اصول فقه

مطالبی پیرامون علم اصول فقه در حقوق و حوزه

اصول فقه

مطالبی پیرامون علم اصول فقه در حقوق و حوزه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انواع عام و خاص در اصول فقه» ثبت شده است

تقسیمات عام

هو الحق و له الحمد


در کتب اصولی برای عام تقسیمات مختلفی ارائه شده لکن مشهور اصولیون عام را منحصر در سه تقسیم عام استغراقی، عام مجوعی و عام بدلی می دانند.

عام استغراقی : در صورتی که حکم عام به نحوی باشد که همه مصادیق آن عام را به صورت مستقل دربرگیرد و هر مصداق از آن عام، خود موضوع حکم باشد و در صورت امتثال هر یک از آنان، به آن اندازه اطاعت کرده و در صورت عدم امتثال به بعض آنان، به همان اندازه عصیان کرده ایم را عام استغراقی و یا عام افرادی می نامند. به عنوان مثال زمانی که مولی بگوید " اَکرم کُلَّ عَالمٍ" یعنی همه دانشمندان را اکرام کن و فرضا صد دانشمند وجود داشته باشد، بنابر این با اکزام نود و نه دانشمندان، نود و نه اطاعت صورت گرفته و با عدم اکرام یک دانشمند، یک معصیت محقق گردیده است.

عام مجموعی : زمانی که حکم عام برای همه مصادیق آن مجموعا وضع شده باشد. به عنوان مثال زمانی که مولی بگوید "اَکرم مَجمُوعَ العُلَماء" یعنی همه دانشمندان را اکرام کن و در این فرض اگر صد دانشمند وجود داشته باشد و ما نود و نه تا از آنان را اکرام کنیم و فقط یک نفر از آنان را اکرام نکنیم معصیت کردیم و هیچ اطاعتی صورت نگرفته است چون امتثال در صورتی واقع می گردد که مجموع علماء اکرام شوند. مثالی دیگر برای تفهیم بیشتر مطلب می زنیم : مثلا وجوب ایمان به امامان معصوم علیهم السّلام که امتثال امر تنها با تصدیق همه آن‌ها محقق می‌شود.

عام بدلی : زمانی که حکم بر همه مصادیق به صورت غیر معین و علی البدل و در طول یکدیگر وضع شود و با امتثال یکی از مصادیق آن، امتثال محقق می شود. مثلا مولی بگوید هر برده ای را که خواستی آزاد کن. در این جا چون شارع حکم را برای شخص غیر معین وضع کرده مکلف مختار است هر کدام از برده ها را که خواست آزاد کند و با آزاد کردن آن برده، امتثال محقق می شود.

نکته مهم : بنابر نظر آیت الله سبحانی (مدظله) در کتاب الموجز، برای هر یک از انواع عام لفظ خاصی وضع شده است مثلا برای عام استغراقی لفظ "کل" و برای عام مجوعی لفط "مجموع" و برای عام بدلی لفظ "ایّ" وضع شده است.

خلاصه مباحث :

در عام استغراقى به تعداد مصداق , حکم جزئى وجود دارد.

در عام مجموعى یک حکم است و یک موضوع معین . یعنى مجموع افراد و مصادیق , تحت یک حکم عام قرار مى گیرند.

در عام بدلى یک حکم است و یک موضوع , لیکن آن موضوع ( مصداق ) , معین و شخص نیست. بنابراین چون موضوع یا مصداق تحت عام خصوصیتى ندارد هر یک از افراد آن مى تواند تحت حکم عام قرار گیرد .

  • محمد جواد درویش زاده