هو الحق و له الحمد
ارکان قیاس، عناصری است که قوام قیاس به آنها بستگی دارد و با فقدان یکی از آنها قیاس مختل میگردد. برای تبیین این مبحث به طور واضح ناگزیریم ابتدا مثالی ذکر کنیم و سپس این ارکان را با مثال تطبیق دهیم.
مثال : آب انگور جوشیده چون مسکر است حرام است , و بعد نتیجه مى گیریم چون
آبجوهم مسکر است پس حرام است . این را در اصطلاح اصول قیاس مى گویند .
در قیاس چهار رکن ملحوظ است :
رکن اول: مَقیس یا فرع که آن را محل اول نیز مى گویند ( مانند آبجو در مثال گذشته )
رکن دوم: مقیس علیه یا محل ثانى , یعنى آنچه به آن قیاس شده است و به تعبیر دیگر اصل و ریشه قیاس ( همانند خمر در آن مثال )
رکن سوم: علت یا جامع، یعنی یک علت مشترک که جامع بین دو محل (محل اول و محل دوم) باشد ( در مثال بالا مسکر بودن است که هم در آبجو (محل اول) و هم در خمر (محل دوم) وجود دارد.)
رکن چهارم: نتیجه که همان حکم حرمت آبجو است .
قیاس اصولى با قیاس منطقى تفاوت بسیار دارد , قیاس اصولى معادل تمثیل در منطق است و قطع آور نیست , ولى قیاس منطقى اطمینان بخش است . توضیحا مى گوئیم اگر علت حرمت در مثال بالا منصوص باشد , یعنى چنانچه شارع فرموده باشد : الخمر حرام لانه مسکر - خمر حرام است چون مسکر است ، در مورد هر ماده سست کننده دیگرى از جمله آبجو بواسطه داشتن ملاک و ضابطه روشن یعنى علت حرمت که همان سستى و اسکار است , به راحتى حکم به حرمت مى دادیم . این را در اصول مى گویند قیاس منصوص العله که نزد شیعه داراى اعتبار بوده زیرا که موجب قطع و یقین است.
منبع : مباحثی از اصول فقه (محقق داماد)، دفتر دوم، صفحه 163 با دخل و تصرف